طاقی
لغتنامه دهخدا
طاقی . (ص نسبی ) منسوب به طاق . رجوع به طاق شود. || (اِ) نوعی از کلاه باشد. (برهان ) (غیاث اللغات ). کلاه که به صورت طاق سازند. طاقین . طاقیه :
نامد درست طاقی گردون بفرق فقر
کشکول تا مگر بسرش باژگون کنند.
نامد درست طاقی گردون بفرق فقر
کشکول تا مگر بسرش باژگون کنند.