طاق مقرنس
لغتنامه دهخدا
طاق مقرنس . [ ق ِ م ُ ق َ ن َ ] (اِخ ) صفه ٔ حضرت سلیمان علیه السلام . (برهان ) :
رنگین تو کنی کمان شیطان
چون طاق مقرنس سلیمان .
|| (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه است از آسمان . (برهان ). و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 10 شود :
ما باده میخوریم بشادی و خصم ما
جز غم بزیر طاق مقرنس نمی خورد.
رنگین تو کنی کمان شیطان
چون طاق مقرنس سلیمان .
|| (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه است از آسمان . (برهان ). و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 10 شود :
ما باده میخوریم بشادی و خصم ما
جز غم بزیر طاق مقرنس نمی خورد.