صنوبری
لغتنامه دهخدا
صنوبری . [ ص َ / ص ِ ن َ / نُو ب َ ] (ص نسبی ) نسبت است به صنوبر که درختی است . (الانساب سمعانی ). || همانند صنوبر در شکل . مخروطی کله قندی . و دل را از جهت مخروطی بودن آن صنوبری شکل گویند :
دل صنوبریم همچو بید لرزانست
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست .
رجوع به صنوبر شود.
دل صنوبریم همچو بید لرزانست
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست .
رجوع به صنوبر شود.