صغری
لغتنامه دهخدا
صغری . [ ص ُ ] (ع ن تف ) ممال صُغری ̍ :
به تیرماه بهاری شکفت حضرت را
گشاده چهره تر از کارنامه ٔ مانی
بزرگوارا شهرا که شهر غزنین است
چه شهر عالم کبری به عالم صغری .
رجوع به صغری شود.
به تیرماه بهاری شکفت حضرت را
گشاده چهره تر از کارنامه ٔ مانی
بزرگوارا شهرا که شهر غزنین است
چه شهر عالم کبری به عالم صغری .
رجوع به صغری شود.