صراحی کشیدن
لغتنامه دهخدا
صراحی کشیدن . [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] (مص مرکب ) کنایه از صراحی نوشیدن :
دل که بیابان گرفت چشم ندارد براه
هر که صراحی کشید گوش ندارد به پند.
رجوع به صراحی شود.
دل که بیابان گرفت چشم ندارد براه
هر که صراحی کشید گوش ندارد به پند.
رجوع به صراحی شود.