صبوری
لغتنامه دهخدا
صبوری . [ ص َ ] (اِخ ) (مولانا...) نام او محمد از شعرای ایران و از مردم تربت است . او راست :
بجانم آتش افتد چون روم من در چمن بی او
نماید هر گل آتشپاره ای در چشم من بی او.
بجانم آتش افتد چون روم من در چمن بی او
نماید هر گل آتشپاره ای در چشم من بی او.