شکرگر
لغتنامه دهخدا
شکرگر. [ ش َ ک َ گ َ ] (ص مرکب ) شیرینی ساز و قناد. (ناظم الاطباء). حلوایی . (آنندراج ) :
اینت افیونگر است و آنْت شکرگر
هر دو به خاک اندرون برابر و مقرون .
خلق تو گل فروش و زبانت شکرگر است .
و رجوع به شکرساز و شکرریز شود.
اینت افیونگر است و آنْت شکرگر
هر دو به خاک اندرون برابر و مقرون .
خلق تو گل فروش و زبانت شکرگر است .
و رجوع به شکرساز و شکرریز شود.