شو و آی
لغتنامه دهخدا
شو و آی . [ ش َ / ش ُ وُ ] (اِمص مرکب ) آی و شو. آمد و شد. (یادداشت مؤلف ) :
تا کی این رنج ره و گرد سفر
وین تکاپوی دراز و شو و آی .
نیز در بیشه و در دشت همانا نبود
باز را از پی مرغان شکاری شو و آی .
تا کی این رنج ره و گرد سفر
وین تکاپوی دراز و شو و آی .
نیز در بیشه و در دشت همانا نبود
باز را از پی مرغان شکاری شو و آی .