شهرخ زدن
لغتنامه دهخدا
شهرخ زدن . [ ش َ رُ زَ دَ ] (مص مرکب ) مخفف شاهرخ زدن . اصطلاحی است در بازی شطرنج :
مبارک بُوَد فال فرخ زدن
نه بر رخ زدن بلکه شهرخ زدن .
بنطع کینه بر چون پی فشردی
درافکن پیل و شهرخ زن که بردی .
مبارک بُوَد فال فرخ زدن
نه بر رخ زدن بلکه شهرخ زدن .
بنطع کینه بر چون پی فشردی
درافکن پیل و شهرخ زن که بردی .