شعابی
لغتنامه دهخدا
شعابی . [ ش َ ع ْ عا ] (حامص ) بند زدن ظرفهای شکسته . مرمت کردن کاسه و مانند آن . بش زنی . بندزنی :
عهدهای شکسته را چه طریق
چاره هم توبت است و شعابی .
رجوع به شَعّاب شود.
عهدهای شکسته را چه طریق
چاره هم توبت است و شعابی .
رجوع به شَعّاب شود.