شبگیر کردن
لغتنامه دهخدا
شبگیر کردن . [ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صبح بسیار زود حرکت کردن کاروان . مقابل ایوار کردن . (یادداشت مؤلف ) :
چون شمع صبحگاه به بسمل رسیده ایم
شبگیر کرده ایم و به منزل رسیده ایم .
چون شمع صبحگاه به بسمل رسیده ایم
شبگیر کرده ایم و به منزل رسیده ایم .