شب رفتن
لغتنامه دهخدا
شب رفتن . [ ش َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) در شب راه پیمایی کردن . در تاریکی رفتار نمودن . به هنگام شب راهی شدن . || شب به پایان رسیدن :
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شب را چه گنه قصه ٔ ما بود دراز.
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شب را چه گنه قصه ٔ ما بود دراز.