شاویدن
لغتنامه دهخدا
شاویدن . [ دَ ] (مص جعلی ) در فرهنگ شعوری آمده است که شاویدن بمعنی شدن اگرچه خود بر وزن مصدر است ولی مفرد است و بهر دو معنی لفظ شدن استعمال میشود و دو بیت ذیل را بی نام گوینده بترتیب برای معنی گشتن و رفتن شاهد آورده است : اما مجعول می نماید چه جای دیگر دیده نشد :
همین آشفته و سرگشته شاوید
درونش تیشه ٔ حسرت بکاوید.
در معنی رفتن :
از آنجا با غم فرقت بشاوید
به این آشفتگی مانده ست جاوید.
همین آشفته و سرگشته شاوید
درونش تیشه ٔ حسرت بکاوید.
در معنی رفتن :
از آنجا با غم فرقت بشاوید
به این آشفتگی مانده ست جاوید.