شاروان
لغتنامه دهخدا
شاروان . [ رْ ] (اِ مرکب ) مخفف شادروان است که پرده ٔ بزرگ و شامیانه باشد. (برهان ) :
یکی خسروی شاروان گونه گون
درازاش میدان اسپی فزون .
کت و خیمه و خرگه وشاروان
ز هر گونه چندان که ده کاروان .
|| [ رَ ] (ص مرکب ) مخفف شادروان بود. (فرهنگ جهانگیری ).
یکی خسروی شاروان گونه گون
درازاش میدان اسپی فزون .
کت و خیمه و خرگه وشاروان
ز هر گونه چندان که ده کاروان .
|| [ رَ ] (ص مرکب ) مخفف شادروان بود. (فرهنگ جهانگیری ).