سکه به زر زدن
لغتنامه دهخدا
سکه به زر زدن . [ س ِک ْ ک َ/ ک ِ ب َ زَ زَ دَ ] (مص مرکب ) سکه زدن زر را. رجوع به سکه زدن شود. || گفتار را با کردار پیوند دادن و خوب سرانجام دادن . (آنندراج ) :
گفته بودی که کنم ترک علایق اشرف
چونکه گفتی سخنی سکه بزر باید زد.
گفته بودی که کنم ترک علایق اشرف
چونکه گفتی سخنی سکه بزر باید زد.