سوداکده
لغتنامه دهخدا
سوداکده . [ س َ / سُو ک َ دَ / دِ ](اِ مرکب ) مکان داد و ستد. دارالتجارة. سوداجای . (فرهنگ فارسی معین ). سوداخانه . (آنندراج ) :
خانه آئینه ٔ سوداکده ٔدیگر شد
عشق درچار سوی حسن دکان ساخته است .
خانه آئینه ٔ سوداکده ٔدیگر شد
عشق درچار سوی حسن دکان ساخته است .