سنگ فلاخن
لغتنامه دهخدا
سنگ فلاخن . [ س َ گ ِ ف َ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی که در فلاخن گذاشته درهوا اندازند و این عمل اکثر برای پرواز جانورانی است که بر درختان بارور نشیند. (آنندراج ) :
راست چگونه شودت کار چو گردون
راست نهاده ست بر تو سنگ فلاخن .
نیم سنگ فلاخن لیک دارم بخت ناسازی
که بر گرد سر هر کس که گردم دورم اندازد.
راست چگونه شودت کار چو گردون
راست نهاده ست بر تو سنگ فلاخن .
نیم سنگ فلاخن لیک دارم بخت ناسازی
که بر گرد سر هر کس که گردم دورم اندازد.