سنگ در دهان انداختن
لغتنامه دهخدا
سنگ در دهان انداختن . [ س َ دَ دَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) خاموش بودن . (غیاث ). مرادف از زبان افتادن و خاموش بودن . (آنندراج ) :
بنفشه پیش خطت قفل بر زبان انداخت
گهر ز شرم لبت سنگ در دهان انداخت .
بنفشه پیش خطت قفل بر زبان انداخت
گهر ز شرم لبت سنگ در دهان انداخت .