سنجن
لغتنامه دهخدا
سنجن . [ س َ ج َ ] (اِ) این کلمه در بیت ذیل از ناصرخسرو آمده است و می نماید که مرادف سوزن یاصورتی از آن یا محرف کلمه ٔ دیگری باشد :
خویشتن دار چو احوال همی بینی
خیره بی رشته و هنجار مکش سنجن .
خویشتن دار چو احوال همی بینی
خیره بی رشته و هنجار مکش سنجن .