سماعیلی
لغتنامه دهخدا
سماعیلی . [ س ِ ] (ص نسبی ) پیروان اسماعیلیه :
از این مشتی سماعیلی ایام
وزین جوقی سرابیلی برزن .
رایت اسحاق از او عالیست
ضدش اگر هست سماعیلی است .
از این مشتی سماعیلی ایام
وزین جوقی سرابیلی برزن .
رایت اسحاق از او عالیست
ضدش اگر هست سماعیلی است .