سر بر سر کسی داشتن
لغتنامه دهخدا
سر بر سر کسی داشتن . [ س َ ب َس َ رِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) پیچش و آویزش و خصومت کردن . (آنندراج ). سر جنگ داشتن . بستیز بودن :
با تنک حوصله کارش زخردمندی نیست
چشم ما بیهده سر بر سر دریا دارد.
با تنک حوصله کارش زخردمندی نیست
چشم ما بیهده سر بر سر دریا دارد.