سدره نشینان
لغتنامه دهخدا
سدره نشینان . [ س ِ رَ / رِ ن ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از ملائکه ٔ مقرب است . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ) :
سدره نشینان سوی او پر زنند
عرش روان نیز همین در زنند.
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است .
سدره نشینان سوی او پر زنند
عرش روان نیز همین در زنند.
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است .