سبی
لغتنامه دهخدا
سبی . [ س َ بی ی ] (ع ص ، اِ) برده . (منتهی الارب ). آنچه اسیر شود و غالباً اَسْر مخصوص مردان و سبی مخصوص زنان است :
فعادوا بالغنائم حافلات
و عدنا بالاساری و السبایا.
|| غریب وطن . (منتهی الارب ).
فعادوا بالغنائم حافلات
و عدنا بالاساری و السبایا.
|| غریب وطن . (منتهی الارب ).