سبب سازی
لغتنامه دهخدا
سبب سازی . [ س َ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل سبب ساز. وسیله سازی :
از سبب سازیش من سودائیم
وز سبب سوزیش سوفسطائیم .
در سبب سازیش سرگردان شدم
در سبب سوزیش هم حیران شدم .
رجوع به سبب شود.
از سبب سازیش من سودائیم
وز سبب سوزیش سوفسطائیم .
در سبب سازیش سرگردان شدم
در سبب سوزیش هم حیران شدم .
رجوع به سبب شود.