زیرخرد
لغتنامه دهخدا
زیرخرد. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) نام لحنی بود از موسیقی . (برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). زیربزرگان . زیرخورد. (آنندراج ). زیربزرگان . نام لحنی است از موسیقی . (جهانگیری ) :
... کآن زیرخرد و زیربزرگانم آرزوست .
... کآن زیرخرد و زیربزرگانم آرزوست .