زور
لغتنامه دهخدا
زور. [ زَ / زُو ] (اِ) در اوستا عبارت است از نیاز مایع، مثل آب و شیر و غیره که در هنگام رسومات مذهبی بکار برده شود و بخصوص آب آمیخته به شیر که در وقت یشنه کردن استعمال گردد بمنزله ٔ آب مقدس عیسویان می باشد. (یشتها ج 1 ص 53)... این آب در اوستا موسوم است به «زاوثر» که امروز زور گویند. (یشتها ج 1 ص 417). در اوستائی : زائوثْرَه . در آیین زردشتی آبی است که بدست یکی از موبدان پاک و مقدس شده . خوردنی مایع و آبکی . مقابل میزد. (فرهنگ فارسی معین ).رجوع به یشتها ص 419 و 469 و یسنا ص 29 و 125 شود.