26 فرهنگ

ترجمه مقاله

زبادی

لغت‌نامه دهخدا

زبادی . [ زَ ] (اِخ )خالدبن عبداﷲ است از بطن زباد از بطون بنی کعب . (تاج العروس ). سمعانی آرد: خالدبن عبداﷲ زبادی از عزاک بن مالک و مشکان بن عمر روایت دارد و جعفربن ربیعه و عمروبن حرث از او نقل حدیث کرده اند. خالدبن عبداﷲ منسوب است به زباد از فرزندان کعب بن حجر و او را زبادی نیز گفته اند. (از انساب سمعانی ). رجوع به زباد شود.