ریغال
لغتنامه دهخدا
ریغال . (اِ) قدح . (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (برهان ) (آنندراج ) :
شکفته لاله تو ریغال بشکفان که همی
به دور لاله به کف برنهاده به ریغال .
رجوع به زیغال شود. || کشکول . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ).
شکفته لاله تو ریغال بشکفان که همی
به دور لاله به کف برنهاده به ریغال .
رجوع به زیغال شود. || کشکول . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ).