روبه بازی کردنلغتنامه دهخداروبه بازی کردن . [ ب َه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روباه بازی کردن . رجوع به روباه بازی کردن شود : روبه بازی مکن در صف عشاق زانک زشت بود پیش گرگ شیر کند آهویی .ابوالفرج رونی .