رواج پذیرفتن
لغتنامه دهخدا
رواج پذیرفتن .[ رَ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) روایی گرفتن . پررونق شدن . گرمی و رونق گرفتن . رجوع به رواج شود :
طعن بوجهل رواجی نپذیرد هرگز
هر کجا فاش بود معجزه ٔ پیغمبر.
طعن بوجهل رواجی نپذیرد هرگز
هر کجا فاش بود معجزه ٔ پیغمبر.