رفیق هندی
لغتنامه دهخدا
رفیق هندی . [ رَ ق ِ هَِ ] (اِخ ) داتارام . از گویندگان متأخر فارسی زبان هند و خود بت پرست بود. بیت زیر از اوست :
با دوست دشمنی و به دشمن تو دوستی
ای وای بر کسی که بود دوستدار تو.
رجوع به صبح گلشن ص 183 و فرهنگ سخنوران شود.
با دوست دشمنی و به دشمن تو دوستی
ای وای بر کسی که بود دوستدار تو.
رجوع به صبح گلشن ص 183 و فرهنگ سخنوران شود.