رفیعالدین
لغتنامه دهخدا
رفیعالدین . [ رَ عُدْ دی ] (اِخ ) نیشابوری . از گویندگان اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری بود. و صاحب تذکره ٔ عرفات او را ستوده است . ابیات زیر ازوست :
ز سنبلی که عذارت بر ارغوان افکند
هزار سوز درین جان ناتوان افکند
بگو که تیر جفا بر که راست خواهی کرد
که ابروی تو خمی باز در کمان افکند.
رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 3 ص 1301 و 1303 شود.
ز سنبلی که عذارت بر ارغوان افکند
هزار سوز درین جان ناتوان افکند
بگو که تیر جفا بر که راست خواهی کرد
که ابروی تو خمی باز در کمان افکند.
رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 3 ص 1301 و 1303 شود.