راه پیمای
لغتنامه دهخدا
راه پیمای . [ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) راه پیما. راه پیماینده . رونده ٔ راه . که راه طی کند. که راه پیماید. که راه رود. راهرو :
کعبه صفتند و راه پیما
باور کنی که آسمان و ماهند.
و رجوع به راه پیما شود.
کعبه صفتند و راه پیما
باور کنی که آسمان و ماهند.
و رجوع به راه پیما شود.