رافعی
لغتنامه دهخدا
رافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) زرقی ، ابوالحسن محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن افلح بن رافعبن ابراهیم بن افلح بن عبدالرحمن بن رفاعةبن رافع انصاری رافعی زرقی . منسوب بجد اعلای خویش است که نقیب انصار در بغداد بود و او از عبداﷲ بغوی و دیگران روایت کرد و احمدبن عمربن بقال از او روایت دارد. رافعی در سال 363هَ . ق . درگذشت . (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 1).