26 فرهنگ

رافع

لغت‌نامه دهخدا

رافع. [ ف ِ] (اِخ ) ابوالبهی رافع. غلام سعیدبن عاصک بود و از طرف وی بحضرت رسول هدیه شد و بیدرنگ آزاد گردید. ابن حجر در الاصابة ج 2 قسم اول بسلسله ٔ اسناد از او روایتی چنین نقل کند: از رسول خدا پرسیدم بهترین مردم کیست ؟ فرمود: «ذوالقلب المحموم و اللسان الصادق » و نیز داستانی از او با عمروبن سعید الاشدق آورده است . رجوع به الاصابة ج 2 قسم اول و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.