دژبانو
لغتنامه دهخدا
دژبانو. [ دِ ] (اِ مرکب ) بانوی دژ. خاتون دژ :
چو گل بودم ملک بانوی سقلاب
کنون دژبانوی شیشه م چو گلاب .
دژبانوی من بدین سبیل است
دژبانی من بدین دلیل است .
چو گل بودم ملک بانوی سقلاب
کنون دژبانوی شیشه م چو گلاب .
دژبانوی من بدین سبیل است
دژبانی من بدین دلیل است .