خوشروی
لغتنامه دهخدا
خوشروی . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) طلق الوجه . بشاش . خندان . با اخلاق خوب . مقابل عبوس . خوشرو :
هم از نسیم دولت و اقبال خوشدلی
هم با وصال دلبر خوشروی همدمی .
دیو خوشروی به از حور گره پیشانی .
هم از نسیم دولت و اقبال خوشدلی
هم با وصال دلبر خوشروی همدمی .
دیو خوشروی به از حور گره پیشانی .