26 فرهنگ

ترجمه مقاله

خلیل

لغت‌نامه دهخدا

خلیل . [ خ َ ] (ع ص ) صادق در دوستی . خالص در دوستی . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ). دوستی که خلل در آن نیست . ناصح . (یادداشت بخط مؤلف ). || لاغر. مختل الجسم . || درویش . مفلس . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ): رجل خلیل ؛ مرد درویش مفلس .