خرف شدن
لغتنامه دهخدا
خرف شدن . [ خ َ رِ / خ ِ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پیر و بی عقل شدن . || مبهوت و متحیر شدن :
نه پیر خوانی ویحک همی تو کیوان را
خرف شده ست از او هیچ نیک و بد مشمر.
نه پیر خوانی ویحک همی تو کیوان را
خرف شده ست از او هیچ نیک و بد مشمر.