خراز
لغتنامه دهخدا
خراز. [ خ َ ] (اِخ ) نام کوهی است این کوه را حراز و طراز و جراز هم در نسخ متعدد ضبط کرده اند. (یادداشت بخط مؤلف ) :
بگذرد زود بیکساعت از پول صراط
بجهد باز بیک جستن از کوه خراز.
قامت کوتاه دارد رفتن شیر دژم
گونه ٔ بیمار دارد قوت کوه خراز.
مهتر بود خزینه زر تو از خراز
بهتر بود قمطره ٔ عطر و از قمار.
بگذرد زود بیکساعت از پول صراط
بجهد باز بیک جستن از کوه خراز.
قامت کوتاه دارد رفتن شیر دژم
گونه ٔ بیمار دارد قوت کوه خراز.
مهتر بود خزینه زر تو از خراز
بهتر بود قمطره ٔ عطر و از قمار.