خاربار
لغتنامه دهخدا
خاربار. (اِ مرکب ) رسم الخطی از خواربار و صحیح همین صورت اخیر است . رجوع بخواربار شود. بیت ذیل ازعنصری در بعضی نسخ بدین صورت آمده است :
جهانیان همه انبار خار بار کنند
ستوده خوی تو از آفرین نهد انبار.
جهانیان همه انبار خار بار کنند
ستوده خوی تو از آفرین نهد انبار.