حق گستر
لغتنامه دهخدا
حق گستر. [ ح َ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) آنکه حق را در همه جا انبساط دهد :
هرچه کاری بدروی و هرچه گوئی بشنوی
این سخن حق است و حق زی مرد حق گستر برند.
آن ثناگستر منم کاندر همه گیتی بحق
عز و ناز از مدحهای شاه حق گستر گرفت .
هرچه کاری بدروی و هرچه گوئی بشنوی
این سخن حق است و حق زی مرد حق گستر برند.
آن ثناگستر منم کاندر همه گیتی بحق
عز و ناز از مدحهای شاه حق گستر گرفت .