حسن آباد
لغتنامه دهخدا
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک در 42هزارگزی جنوب باختری آستانه و 23هزارگزی ایستگاه فوزیه . کوهستانی و سردسیر است . و 135 تن سکنه ٔ ترکی و فارسی زبان دارد. آب آن از چشمه وقنات و محصول آن غلات ، بنشن ، پنبه و انگور است و شغل اهالی زراعت ، گله داری و قالیچه بافی است . به این ده زردلک هم میگویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).