حدثان
لغتنامه دهخدا
حدثان . [ ح َ دَ ] (ع اِ) چیزی نو که نبود. (منتهی الارب ).و بعضی گفته اند حدثان تثنیه ٔ حدث و به معنی شب و روز و نوائب و حوادث طارقه ٔ روز و شب است :
رمی الحدثان نسوة آل حرب
بمقدار سمدن له سمودا.
|| مرگ . موت . (مجمع البحرین ). ج ، حُدْثان ، حِدْثان . || حَدَث (اصطلاح علمای عربیت ). || فاس : و الحدثان فی کلام العرب الفاس . (معجم البلدان ).
رمی الحدثان نسوة آل حرب
بمقدار سمدن له سمودا.
|| مرگ . موت . (مجمع البحرین ). ج ، حُدْثان ، حِدْثان . || حَدَث (اصطلاح علمای عربیت ). || فاس : و الحدثان فی کلام العرب الفاس . (معجم البلدان ).