26 فرهنگ

حارث

لغت‌نامه دهخدا

حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حنظلةالغیل . از بزرگان اوائل نیمه ٔ دوم قرن اول هجری است . حارث با پدر و هفت برادر خود نزد یزیدبن معاویه رفت . یزید،علاوه بر کسوت و نفائس ، پدر را صدهزار درم و هشت برادر را هشتاد هزار درم بخشید و چون بمدینه باز گشتند،مردم عبداﷲ را گفتند «ماورائک » او گفت از پیش کسی می آیم که اگر کسی را، جز این فرزندانم نیابم هم با اوجهاد کنم و آنگاه که در وقعه ٔ حره مردم بگریختند عبداﷲبن حنظلة فرزندان را یکایک بمیدان فرستاد تا کشته شدند و خود نیز بجنگ پرداخت تا کشته گردید. رجوع به تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر چ شام ج 3 ص 447 شود.