جوع الکلب
لغتنامه دهخدا
جوع الکلب . [ عُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) جوع کلبی . آنست که اعضاء سیر و معده گرسنه باشد بعکس جوع البقر. علتی که صاحب آن هرچند خورد سیر نشود و اشتداد اشتها و طعام و حرص بر مأکولات همچنان باشد و این مرض را شهوت کلبی نیز گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
چو کاسه بازگشاده دهان بجوع الکلب
چو کوزه پیش نهاده شکم به استسقاء.
گفت رنجش چیست زخمی خورده است
گفت جوع الکلب زارش کرده است .
مؤلف اقرب الموارد نویسد: جوع الکلبی و جوع البقری مرضی است در معده از التهاب اخلاط مراری که صاحب آن هرگز سیر نگردد و هرگاه سیر شود بی درنگ گرسنه گردد.
چو کاسه بازگشاده دهان بجوع الکلب
چو کوزه پیش نهاده شکم به استسقاء.
گفت رنجش چیست زخمی خورده است
گفت جوع الکلب زارش کرده است .
مؤلف اقرب الموارد نویسد: جوع الکلبی و جوع البقری مرضی است در معده از التهاب اخلاط مراری که صاحب آن هرگز سیر نگردد و هرگاه سیر شود بی درنگ گرسنه گردد.