26 فرهنگ

ترجمه مقاله

جداوة

لغت‌نامه دهخدا

جداوة. [ ج ِدْ دا وَ ] (اِخ ) قریه ای است از قریه های برقه در مغرب که آن را جداوة حیان گویند و فاصله ٔآن با وادی مخبل هشت فرسخ است . (ازمعجم البلدان ).
جداوی [ ج َ ] (اِ) علوفه و مرسوم ملازم و نوکر باشد. (برهان ). جیره و علیق و علوفه و مرسوم نوکر و ملازم . (ناظم الاطباء). علوفه و مرسوم ملازمان . (انجمن آرا) (آنندراج ).