جاوید زیستن
لغتنامه دهخدا
جاوید زیستن . [ ت َ ] (مص مرکب ) همیشه زیستن . دارای حیات ابدی بودن . باقی ماندن . همیشه بودن :
این همی گفت که احسنت و زه ای شاه زمین
وآن همی گفت که جاوید زی ای شاه زمان .
این همی گفت که احسنت و زه ای شاه زمین
وآن همی گفت که جاوید زی ای شاه زمان .