جانب داشتن
لغتنامه دهخدا
جانب داشتن . [ ن ِ ت َ ] (مص مرکب )رابطه داشتن . پیوند داشتن . مربوط بودن :
نسیم صبح را گفتم تو با او جانبی داری
کز آنجانب که او باشد صبا عنبرفشان آید.
رجوع به جانب شود.
نسیم صبح را گفتم تو با او جانبی داری
کز آنجانب که او باشد صبا عنبرفشان آید.
رجوع به جانب شود.