جام داشتن
لغتنامه دهخدا
جام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) قدح بدست داشتن :
آنکس که بدست جام دارد
سلطانی جم مدام دارد.
جام بر کف داری و شاکر نه ای
قدر این نعمت نمیداری چرا؟
آنکس که بدست جام دارد
سلطانی جم مدام دارد.
جام بر کف داری و شاکر نه ای
قدر این نعمت نمیداری چرا؟